بحران بی‌پایان اجاره: تورم، ساخت‌وساز و ناامیدی در جامعه

رشد افسارگسیخته اجاره‌بها، کاهش توان اقتصادی خانواده‌ها و رکود در ساخت‌وساز، تصویری تاریک از آینده بازار مسکن ترسیم کرده است. در این میان، مستأجران در خط مقدم آسیب‌ها قرار گرفته‌اند و بحران مسکن به یکی از عوامل اصلی بی‌ثباتی اجتماعی تبدیل شده است.

موضوع اصلی جزئیات کلیدی
افزایش اجاره‌بها رشد قابل توجه در تهران، کلان‌شهرها، مناطق کوچک و حاشیه‌ای
وضعیت مستأجران مهاجرت اجباری به مناطق ارزان‌تر، افزایش اضطراب و تنش روانی
رکود ساخت‌وساز افزایش هزینه‌ها، کاهش صرفه اقتصادی ساخت، تمرکز بر دهک‌های بالا
نقش تورم در بحران عامل کلیدی در گرانی، کاهش قدرت خرید و بی‌ثباتی اقتصادی-اجتماعی
دیدگاه سیوان‌لند تأکید بر اصلاح سیاست‌گذاری‌ها و کنترل تورم به عنوان راهکار نجات

مستأجران در منگنه گرانی و بی‌ثباتی

در یک سال گذشته، نرخ اجاره در بسیاری از مناطق شهری ایران رشد خیره‌کننده‌ای داشته است. این افزایش تنها مختص تهران و کلان‌شهرها نیست؛ شهرهای کوچک و حتی مناطق حاشیه‌ای نیز با جهش قیمت مواجه‌اند. مستأجران مجبور به ترک محل سکونت خود و مهاجرت به محله‌های کم‌برخوردارتر یا شهرهای ارزان‌تر شده‌اند.
در این وضعیت، خانه‌هایی که باید مأمنی برای آرامش و امنیت روانی باشند، حالا به منبع تنش، اضطراب و بحران‌های روحی تبدیل شده‌اند؛ سرپناه‌هایی که دیگر پناه نیستند.

ساخت‌وساز گران و کند؛ عرضه در حاشیه

در سوی دیگر ماجرا، سازندگان با مشکلات متعدد دست‌وپنجه نرم می‌کنند. قیمت مصالح ساختمانی، هزینه دستمزد، مالیات و نبود حمایت‌های ساختاری، روند ساخت‌وساز را به‌شدت کند کرده است.
بخش عمده پروژه‌های جدید نیز در مناطق خاص و برای دهک‌های بالا تعریف می‌شوند و نیاز واقعی بازار – یعنی مسکن مناسب برای طبقه متوسط و پایین – بدون پاسخ مانده است. این عدم توازن، شکاف طبقاتی را بیشتر و نارضایتی عمومی را گسترده‌تر کرده است.

بحران اجاره در ایران

تورم، ریشه بحران‌های پی‌درپی

در نگاه کلان، باید گفت که تورم مزمن طی سال‌های اخیر نه‌تنها عامل اصلی افزایش قیمت‌هاست، بلکه به‌صورت بروز کرده و رو به رشد، منشأ بسیاری از مشکلات اجتماعی و اقتصادی نیز شده است.
سیوان‌لند به‌عنوان ناظر بازار صنعت ساختمان بر این باور است که تا زمانی که تورم افسارگسیخته ادامه داشته باشد، و سیاست‌گذاری‌های ناکارآمد در حوزه ساخت و تأمین مسکن اصلاح نشود، باید منتظر تعمیق مشکلاتی مانند ناامیدی، مهاجرت‌های درون‌شهری، احساس بی‌عدالتی و بی‌ثباتی اجتماعی بود.

نتیجه‌گیری

بازار مسکن، آینه تمام‌نمای وضعیت اقتصادی کشور است. مستأجرانِ تحت‌فشار، سازندگانی که دیگر ساخت را صرفه‌اقتصادی نمی‌دانند، و جوانانی که آرزوی خانه‌دار شدن را کنار گذاشته‌اند، همگی نشانه‌هایی از یک بحران ساختاری هستند.
خانه‌هایی که باید محل آرامش باشند، امروز خود به عامل بی‌قراری‌اند. حل این بحران بدون مهار تورم، بازتعریف سیاست‌های حمایتی، تسهیل ساخت‌وساز و تقویت اعتماد عمومی ممکن نیست. اگر امروز برای اصلاح آن اقدام نشود، فردا هزینه‌های اجتماعی‌اش به مراتب سنگین‌تر خواهد بود.

مولفه وضعیت کنونی بازار
اجاره‌بها رشد شدید، مهاجرت ناخواسته مستأجران به مناطق ضعیف‌تر
ساخت‌وساز کاهش فعالیت، گرانی مصالح و تمرکز بر واحدهای لوکس
تأثیر تورم عامل اصلی گرانی و مانع توسعه پروژه‌های جدید
چشم‌انداز آینده نیاز به اصلاح سیاست‌ها، کنترل تورم و بازتعریف نقش دولت در مسکن
به این نوشته امتیاز دهید !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *